تمیسار فعال شده. نجات فکر میکنه خسرو همون کسی هست که دستگیرش کرد و دو بار هم توی اتاق اومده بود. نامه زده و خسور منتقل شد به بایگانی. یکبار هم خسرو رو توی خیابون کتک زدند. خواهر نجات فهمیده که این خسرو هست. خسرو به خانهشون هم راه پیدا کرده. داره زیاد با شیرین میگرده.
یک سکانس شیرین داشت خیلی بدی فردی رو میگفت که توی کارخانه اعلامیه گذاشته بود. از اون طرف هم خواستگار اولی رو نشون میداد که خیلی به شیرین علاقه داره. احساس میشه شاید به سمت این برن که متوجه بشن که خسرو این کار را کرده و شیرین خیلی ناراحت بشه. ولی این قضیه خیلی دور هست و هنوز داستان ادامه داره.
توی این قسمت از گل یا پوچ بازها هم به عنوان کارگران کارخانه استفاده شده بود.